تحلیل و تفسیر

تحلیل یک نگاه

تحلیل و تفسیر

تحلیل یک نگاه

یارانه ای که یک شبه ده برابر قد کشید سهامی که می رود تا معنای عدالت تبدیل شود

یارانه این کمک خرجی که سالها پیش به جهت  فقر زدایی از قشر ضعیف و کمتر برخوردار از جامعه آغاز و با آمدن خود واقعی شدن قیمت های اقلامی را سبب شد که پس از گذشت چند سال و رشد بی وقفه قیمت ها نه تنها به نسبت تورم رشد نکرد که سالها خود نیز  در فقر توجه، گوشه گیری را انتخاب و حتی با آمدن کمک معیشتی که سالها بعد از یارانه مطرح و اجرایی شد نیز نتوانست رسالتی که با آن پا به عرصه وجود نهاد بود را به جای آورد قیمت ها دویدند یارانه و معیشت ایستادند و به رفتن آن ها نگریستند آنجا که در مقایسه رشد قیمت ها و تناسب یارانه و معیشت با توان مالی خانواده ها تبدیل به لطیفه شده بود به همت دولت یکباره ۹ برابر قد کشیده عقب ماندگی سالیان بسیاری که درجا زد را حتی امکان جبران کند.

منصف باشیم در مقابل مرغ کیلویی ۴۰ هزار تومان یارانه ۴۵ هزار تومانی بیشتر شبیه کنایه بود تا کمک چرا که در ابتدای این طرح چه به لحاظ قیمتها و چه به لحاظ تورم بودند قشر زیادی که با صرفه جویی در مصارف آب و برق و گاز منزل خود می توانستند روی یارانه حساب کند  

 آنچه که باعث خجالت زدگی آن می شد رها شدن یکباره رسیدگی  نکردن به آن با توجه به رشد تورم و فقط پرداخت به زور ماهیانه آن از طرف دولت های بعدی که زنده نگهش داشت اما ضعیف و هر روز ضعیف تر اما حال گویا در موج تازه متورم شدن قیمت‌ها چه در سطح جهان و چه در سطح کشور می بایست دولت کاری انجام می داد که شکر خدا قدم بزرگ آن برداشته شده هرچند خود منبع بیم و ترس بسیاری از خانواده هاست دلیل که همانگونه که با ر اول وقتی یارانه تصویب شد قیمت ها به یکباره چون صعودی شدند که بیراه نبود اگر تصور می کردی یک طرف کمکی به جیب مردم و از طرف دیگر چاله ای برای خالی کردن آن ساخته شده 

به اینکه چه دلایلی وجود یارانه یا نبود آن را تایید یا رد میکند که سال های سال کار تحقیقاتی و میدانی جامعه شناسان و دانشمندان و روانشناسان و غیره را می طلبد کاری ندارم اما تجربه شخصی خود از ابتدای این این امر که حدود ۱۲ سال پیش کلید خورد و درست در روزهای ابتدایی زندگی مشترک ما بود که همین امر باعث می شد در متن قضیه بوده و با گوشت و پوست خود تمام این سالها را شاهد و نظاره گر این مهم بوده باشیم آنچه حاصل و نتیجه گیری من از ابتدای کار تا به امروز است تعامل ما مردم با هم نحوه جهان بینی و نگرش ما شهروندان در این میان نقش اصلی را چه به لحاظ به وجود آوردن و چه به لحاظ جهت دادن به اتفاقات و پیشامد های پس از ۱ خبر یا واقعه بوده است که نقش اصلی را بازی کرده 

من جامعه شناس یا کسی که از اقتصاد چیزی بدانم نیستم ولی به عنوان یک عضو این جامعه ۸۴ میلیونی آنچه که خود در طول این سالها چه در حین کار و چه در زندگی شخصی تجربه کرده‌ام گواه این واقعیت بوده و هست که تعیین کننده اصلی اکثر پیشامدهای یک جامعه مردم همان کشور هستند و این مردم گذشته از اینکه هر یک یک اخلاق و سلیقه خاص خود را دارد اما در بعد کلان جمع سلایق و توجهات و وسواس همه آحاد مردم یک جامعه با یکدیگر شاید ترکیب شاید مخلوط و یا در فرایند اثر و تاثیر تشکیل یک سلیقه کلی و بزرگتر را می دهند که معمولاً و تقریباً خود را بروز و ظهور می دهد مانند مهمان نوازی ما ایرانی ها که یقیناً به این معنا نیست که همه ایرانی ها مهمان نوازند بلکه برآیند خلقیات مردم ایران بیشتر به سمت کسانیست که مهمان نوازند اما در قضیه یارانه و معیشت و گرانی و تورم باید تعارف را کنار گذاشت و بدون ترس و شجاعانه نقاب را از چهره خود بر گرفت چرا که این تجربه به تک تک ما ثابت کرد که خصیصه های منفی یک ملت گاه خطرناک تر از مکرو حیله دشمن خارجی است ثابت شد که اگر هر کس فقط به خود و و منافع خود بیندیشد چه بر سر اقتصاد یک مملکت و به تبع آن بر سر فرهنگ و و نگرش ملت و در نهایت مقدار شادی و نشاطی که بیان کننده پویایی یک ملت است خواهد آورد در دورانی که بلوغ رفتاری ملت این نیاز را بیش از پیش برجسته می ساخت که فراهم کردن رفاه و وسایل آرامش زندگی حال با تجمل گرایی یا بدون آن در حقیقت چیزی است که همه انسان ها به آن نیاز دارند و این نیاز کاملاً به حق و به جاست اما کافی است که نحوه فراهم کردن آن با فرمول فقط برای خودم و دیگران هیچ ادغام و در رفتار به کار گرفته شود تا بشود اینکه امروز در حال مشاهده آن هستیم اینکه بقال به جای فکر کردن به اینکه کدام جنس را تهیه کند و از کجا ...  یکی از مهمترین چیزهایی که در طول روز باید در مورد آن تصمیم بگیرد بالا بردن و اضافه کردن قیمت هایی است که شاید همین سه روز پیش آخرین باری بود که بر قیمت آن افزوده است مسابقه ای که گویی پایانی نداشته و هر کس در شغل و حرفه خود با بهانه قرار دادن اوضاع جامعه و صعود قیمت ها برای خود و برای صنف خود هر طور که دوست دارد تصمیم گیری و قیمت گذاری کند که بدون شک وقتی هر یک از ما آنها را تجربه کرده ایم آمیخته ای از واقعیت و دروغ را به وضوح مشاهده کرده ایم �ابقه‌ای که می رود تا هر کس به بالاترین دست یابد در حالی که همه یک موضوع را کاملا از نظر دور ساخته اند و آن قدرت خرید عامه مردم و طبقه متوسط به پایین یعنی همان قشری که زمینه و قاعده اجتماع را تشکیل می‌دهند همان جمعیتی که کم در می آورند اما خرج کرده آنهاست که هزینه ثروتمند شدن  بسیاری را فراهم می آورد مردمی که نهایتاً کارگر از حقوقی که سال به سال یکبار آن هم شب عید روی افزایش به خود می بیند که منصف باشیم هر سال بیش از سال پیش خون به دل کارگر زحمتکشان این مملکت می کند به راستی تا کجا این قشر تحمل این فشار را خواهد داشت اینجاست که تزریق یارانه معنا و مفهوم یافته و لازم می نماید هرچند این بار نیز با اضافه شدن یارانه انفجار یکباره قیمت ها را شاهدیم چنانکه حیرت‌زده مردمی را در حال گزیدن انگشت از شنیدن صعود ۱ قیمت و سقوط یک آرزو را شاهدند اما امیدواریم واقعاً امیدواریم دلسوزانی که کار خالص و شرافتمندانه هنوز برای شان دیانا و رنگ و بوی خود را از دست نداده کم کم و به تدریج موقعیت و بستر کار را طوری فراهم کنند که شیب آن نه از بالای سر ضعفا که که به سمت جیب آنها باشد با اینکه همگی اذعان داریم که کاری همراه با مشکلات و موانع بیشمار دشمنان بی شمار تر داشته و خواهد داشت و فقط عزمی جهادگونه توان شکستن دیوار آن نجات خلقی از بهت و حیرت و ترس خواهد داشت. به امید موفقیت به نفع ملت .

بیک زاده




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد