تحلیل و تفسیر

تحلیل یک نگاه

تحلیل و تفسیر

تحلیل یک نگاه

بحثی که در خندوانه بین دو فرد از دو دهه ی شصت و هفتاد درگرفت ....( من متولد دهه ی پنجاهم)


متولدین دهه شصت به شدت به دنبال گذشته و نوستالژی‌ها خود هستند. اما متولدین دهه هفتاد نگاه به آینده دارد.
عصر ایران؛ مصطفی داننده- یکی از شرکت کنندگان مسابقه خنداننده شو اعلام کرد متولد سال ۷۴ است. این یعنی او در ۲۲ سالگی به یکی از برنامه‌های مهم تلویزیون یعنی خندوانه راه پیدا کرده است. حضور او در این صحنه باعث شده است هم نسلی‌های او یعنی متولدین دهه ۷۰ بگویند: «پرچم دهه هفتادی‌ها بالاست.»

چند سالی است میان متولدین دهه شصت و دهه هفتاد، رقابتی ایجاد شده است که کدام با استعداد‌تر و بهتر هستند. هر کدام سعی می‌کنند خود را نسل بر‌تر معرفی کنند. این بحث به ویژه در دانشگاه و سربازی رواج دارد و البته بسیاری جدی است.

نگارنده این مطلب نیز متولد دهه شصت است اما باید اعتراف کرد متولدین دهه هفتاد واقع‌گرا‌تر از هم نسالی‌ها ما هستند. برخی از آن‌ها به آرزوهای خود می‌رسند و این در حالی است که فاصله متولدین دهه شصت با آرزوهای خود درست مانند فاصله زمین تا خورشید بود و البته شاید همچنان باشد.

متولدین دهه شصت همیشه در حال جنگیدن برای به دست آوردن حداقل‌ها بوده‌اند. این حداقل‌ها از نشستن در سر نیکمت سه نفره مدرسه شروع و به یک صندلی در دانشگاه، رفتن به سربازی و به دست آوردن کار ختم می‌شد. واقعا برای هم نسلی‌ها ما رفتن به دانشگاه یعنی تمام موفقیت‌هایی که یک جوان می‌تواند به دست آورد. نرفتن به دانشگاه نیز یعنی پایان دنیا.

برای دهه شصتی‌ها به دست آوردن تمام این‌ها با یک رقابتی سخت همراه بوده است. رقابت برای رفتن به دانشگاه سراسری یا آزاد، رفتن به سربازی، رفتن به محل کار یا حتی راه پیدا کردن به تیم فوتبال محل یا مدرسه.

همه این جنگ‌ها باعث شده بود آرزوهای بزرگ بسیاری از متولدین دهه شصت مانند رفتن به تلویزیون به عنوان یک ستاره طنز تنها و تنها یک آرزو و یک حسرت بود. متولدین دهه هفتاد اما برای رسیدن به موفقیت‌های خود سختی‌های زیادی نکشیده‌اند. آن‌ها به واسطه وسعت شبکه‌های مجازی زود‌تر از هر زمانی وارد جامعه شدند. دهه هفتادی‌های بدون هیچ استرسی می‌توانند خواسته‌های خود را فریاد بزنند.

دهه شصتی‌ها اما به دلیل جنگ‌هایی که برای رسیدن به حداقل‌ها داشتند، دیگر توان داد زدن نداشتند. یکی از استرس‌های متولدین دهه شصت حرف زدن در جمع و بیان نظرات خود بود. آن‌ها همیشه سرکوب شده بودند اما امروز متولدین دهه هفتاد و یا هشتاد در تلگرام و یا اینستاگرام حرف‌های خود را می‌زنند و گاهی این حرف‌ها شبیه پرخاش است.

دهه شصتی‌ها حتی در بیان احساسات خود هم دچار مشکل هستند. آن‌ها به راحتی احساسات خود را به روز نمی‌دهند. این احساسات حتی در مورد پدر و مادر‌ها هم وجود داشت. متولدین دهه هفتاد و حتی هشتاد به راحتی احساسات خود را بروز می‌دهند و آن‌ها را سرکوب نمی‌کنند.



متولدین دهه شصت به شدت به دنبال گذشته و نوستالژی‌ها خود هستند. اما متولدین دهه هفتاد نگاه به آینده دارد.



آری متولدین دهه شصت روزگار سختی را سپری کردند. شاید متولدین دهه هفتاد ندانند صف ایستادن برای پست کردن دفترچه کنکور یعنی چه اما قطعا آن‌ها واقع گرا هستند برخلاف ما که آرمان‌گرا بودیم.

اما کسی هست که بگوید به ما پنجاهی ها چه گذشت. یا کسی پیدا خواهد شد که از این سرگیجه ی دلدرد آور چیزی بگوید چیزی که آرام کند پنجاه و چندی را که نه توانست به داشته هایش فکر کند چون به سرعت می بایست با خانواده به زیرزمین یا جایی امن می رفت چون آژیر خطر حمله هوایی زده شده بود.

نه دانست که با داشته هایش چه باید کند چون همه چیز در حال آزمون و خطا بود .

بودند کسانی که در این آزمون به تقدیری خوش توانستند بار خود را ببندند اما .... اما آنها که راه به جایی نبردند . چه...

کاش کسی باشد در این میان تا فقط حتی اگر شده به اندازه ی برنامه ی کودکی که در باره ی  ما بچه های قدیم پخش میشود بتواند بگوید با دست های خالی و دلهای مملو از آرمانهای بزرگمان چه کنیم. ما فرزندان دهه ای که نیمی  در آغازین ترین روزهای التهاب انقلاب و درگیری هایش و نیمی دیگر در آغاز پیروزی بزرگ ملتی که از ظلم و تحقیر خسته بودند حالا توانسته بودند خودکامه ی زمانشان را به زیر کشند.

دیگران را نمی دانم من که جایگاهم رو نتونستم پیدا کنم . هنوز در خال کار کردن در یک کافی نتم. کارهای زیادی رو امتجان کردم و هی از این شاخه به اون شاخه ، عمری رو از دست دادم که می تونست ....

درسته نمی تونم و نمی خوام و اتفاقا دوست ندارم و از اون دسته ادما هم نیستم که تقصیرم رو گردن دیگران بندازم . شاید بعد رسیدن به بلوغ و خود شدن می بایست کاری می کردم . اما نشد. نشد . نشد. و حالا مثل شاگرد کافی نت داری دهه ی شصتی ام که به اندازه ی برادرم قبولش دارم و از بودن بعنوان همکارش  لذت میبرم  اما با تلاشهام و عمری که بای این تلاشها دادم امروز می بایست در جایگاهی بالاتر با ایشون هم صحبت و هم کلام می شدم هر چند باز می گم که گویی از درون چیری از هم می بینیم که انگار اون منو و من اونو می بینم و احترام میگذاریم به هم.

در هر صورت دهه ای که من در او متولد و رشد کردم از اون نسلها بود که احتیاج زیادی به حمایت داشت و اگه نشدیم می بایست حالا باید بشیم . از دولت محترم تدبیر و امید تقاضام اینه که یه جوری اما نمی دونم چه طور . بایست نسل من به زندگی بازگرده.

Image result for ‫دهه پنجاه‬‎


شاید وقت اونه که یک بزرگتر امتیازی برای اون قسمت از هم نسلهای من که نتونستند به دلایلی که تلاش کردن اما موفق نشدند. البته برای اون تعداد که تلاش کردند و راه رو درست رفتند ام کمبود امکانات و کمبود فرصتها برای تلاش دوباره از پیشرفت گذاشتشون .امتیازاتی قائل شه و حمایتی در نظر بگیره وگرنه در هر نسلی و هر کشوری این طبیعیه که خیلی ها تلاش نمی کنند و دیگران رو مقصر ناتوانی های خود معرفی می کنند . خیلی ها تلاش می کنندفرصت هم بوده اما  راهی که رفتند اشتباه بودو از اون بر نگشتن . و حالا خودشون رو برحق جلوه می دن و حتی در همین هم نسلهای خودم ... اما نمی دونم چظور حتی شده مثل برنامه ی کودکی که به عنوان بچه های گذشته داره از سیما پخش می شه باعث تسلی ما باشند و احساس کنیم کسی هست که ما رو و ناراحتیهامونو می بینه. و دلش برامون به عنوان فرزندان ایران می سوزه . همین کافیه .

امیدوارم حرفهای من از پدرانه ترین زاویه ممکن معنی بشه چون منظوری غیر از این نداشته و ندارم اما بحثی که در این برنامه شد خیلی تحریکم کرد که حرفم رو بگم.

به امید دوستی در تمام جهان بین تمام آدمها

سهام عدالت به روزهای سرنوشت ساز خود نزدیک می شود

بیش از 5 ماه است که از زمانی که برای نخستین بار به مردم گفته شد تا برای سهام عدالت خود اقدام کنند می گذرد.

ابتدا برای اخذ صورتحساب و سپس برای دادن شماره شناسه بانکی

که تا به امروز حدود پنج ماه است که کم و بیش در حال دادن و گرفتن هستیم.

ابتدا عنوان شد که این یک حربه تبلیغاتی و غیرواقعی بوده و پس از انتخابات از اهمیت آن کاسته و کم کم از یادها فراموش خواهد شد اما  از آنجا که مردم بسیاری تا به امروز فقط در همین کافی نت در آیند و روند کارهایشان هستند نشاندهنده اهمیت همین کم برایشان بوده با تمام امید برای انجام آن دست به کارند.

رفتار مردم در زمان انجام کارهای مربوط به سهام جالبه یکی میگه همش دروغه بعد به صورت آدم نگاه می کنه تا ببینه که حرفش با نگاه من تایید می شه یا نه .

دیگری می گه میدن؟ چیزی دادن تا حالا؟ اصلا اینهمه کار می کنیم خبری می شه؟

اینها همه خبر از دغدغه های مالی و مادی مردم اینروزها خبر میده و امید که دولت هم با نگاه بزرگوارانه تر بتونه این امید ها رو به نشاط تبدیل کنه.

مخصوصا کسانی که ثبت نام نیستند از جمله کسایی هستند که بارها و بارها رجوع کرده و با ناراحتی و یاس می پرسند که برای ثبت نام باید چه کار کنند ;کسانی که زمان ثبت نام ها یا با خبر نبودند و یا نمی دانستند و حالا به نوعی عصبانیت آنرا سر ما کافی نتیها خالی می کنند.اما چه می شود کرد تا دولت اعلام نکند کاری نمی شود کرد. اما زمزمه هایی مبنی بر اینکه پس از پایان این مرحله از شماره شبا گرفتنها ثبت نام بازماندگان آغاز خواهد شد اما این امر از طرف کسی تایید نشده .

به امید روزی که همه مردم میهن عزیزم از سایه عدالت یکسان برخوردار گردیده و در سایه ی خداوند عادل زندگی نمایند.

به امید صلح برای جهان

سامانه رفاهی که درزمان انتخابات به عنوان چتری برای اقشار کم درآمد معرفی شده بود در ساری تعطیل است.

در زمان انتخابات سامانه ای راه اندازی شد که به حق با چشم انداز و نیتی که در آن مشاهده می شد می رفت که گفته ی رئیس جمهور که دیگر خانواده ای نخواهیم داشت که سقف درآمدش از مقداری کمتر باشد و زیر چتر حمایت دولت قرار نگیرد.

این می توانست یکی از ارکان عدالت اجتماعی و پلی برای پیوند هرچه بیشتر و بهتر دولت و مردم باشد . در زمان انتخابات بدون نقص فعال بوده و چندین ثبت نام نیز بوسیله این کافی نت انجام شد.

اما درست از روزی که اعلام رسانه ای شده و باعث هجوم مردم به کافی نت ها شد سایت به حالت تعطیل و در حال بروزرسانی درآمده و تا کنون نیز حتی برای یک ثانیه هم آزاد نشده تا بتوان پاسخگوی تعدادی از موج جمعیتی که همه از قشر با سیلی صورت سرخ کن هستند درآمد.

امیدوارم هرچه زودتر تکلیف این سامانه روشن و به مردم اعلام گردد. زیرا وقتی خانمی برای ثبت نام مراجعه می کند تا مشخصات سایتی را که می خواهد به زبان بیاورد بارها سرخ و سفید می شود و ....

انشاله دولت تدبیر و امید با تدبیری این امید تازه جان گرفته در بین مردم را تقویت و تحکیم نماید.

انشاله

به امید صلح برای تمام جهان

معرفی ۱۰ شغل پردرآمد در ایران

معرفی ۱۰ شغل پردرآمد در ایران

moarefie 10 shoghle por darmad far iran

معرفی 10 شغل پردرآمد در ایران

امروز می خوام تو رو با 10 شغل پردرآمد در ایران آشنا کنم، اگه کنجکاوی که بدونی پر درآمد ترین مشاغل کشور چه مشاغلی هستند یا می خوای برای شغل آینده خودت یا فرزندت برنامه ریزی کنی و یک شغل رو از بین چند شغل پردرآمد در ایران انتخاب کنی این مطلب رو تا انتها بخون تا تو رو با لیستی از 10 شغل پردرآمد در ایران آشنا کنم.

10 شغل پردرآمد در ایران که با انجامشون به آرزوهات می رسی

10 – خدمات آنلاین شغل پردرآمد و بدون سرمایه

انجام خدمات آنلاین شغل پردرآمد در ایران

یک شغل پردرآمد در ایران انجام انواع خدمات آنلاینه. هر نوع تخصصی که داشته باشی و در دنیای واقعی ازش کسب درآمد می کنی، مطمئن باش که در دنیای مجازی هم می تونی از این خدمات استفاده ببری. در مطالب کسب درآمد از طریق فروش فایل در فایل سل و کار اینترنتی در سایت انجام میدم به چند نمونه خدمات آنلاین که می تونی ازشون کسب درآمد کنی اشاره کردم، خوندنشون می تونه برات مفید باشه.

9 – واسطه گری شغلی با سود خالص

فوت و فن های بازاریابی

شغل واسطه گری یا دلالی در هر زمینه ای یکی از کم زحمت ترین و پر سود ترین مشاغل در ایران به شمار میاد. در شغل واسطه گری که نه سرمایه نیازه و نه اطلاعات و آموزش خاصی، می تونی با پیدا کردن مشتری برای چیزهای مختلف مثل خونه، ماشین یا هر نوع وسیله ای سود خالص بدست بیاری. شغل بازاریابی هم که این روزها خیلی فراگیر شده در حیطه همین واسطه گری قرار داره و در بازاریابی اگه بتونی با استفاده از فنون فروشندگی مشتری ها رو جذب کنی و فروش محصول رو بالا ببری پورسانت خوبی دریافت می کنی. بازاریاب های موفق بعضاً تا ماهی 10 میلیون تومان هم درآمد دارند.  ادامه مطلب ...

پولدارهای ایران چه شغل هایی دارند؟

ما قرار است در این گزارش شما را با شغل هایی آشنا کنیم که فیش حقوقی ندارند اما درآمدهای عجیب و غریب شان در مخیله هیچ کدام از ما نمی گنجد.

پولدارهای ایران چه شغل هایی دارند؟
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان - یک روز چشم باز کردیم و دیدیم یک فیش حقوقی عجیب و غریب در شبکه های اجتماعی بازنشر می شود و بحث ها درباره اش شدت می گیرد. واقعیت این بود که رقم فیش حقوقی به چشم خیلی از ماها آشنا نبود. اصلا فیش های نهایت دو میلیونی ما آدم های عادی کجا و حقوق ماهیانه هشتصد میلیون تومان کجا؟ در ذهن خیلی های ما این فیش حقوقی شبیه به یک شوخی بود. شوخی خنده داری که احتمالا فوتوشاپ هم می توانست در آن دخیل باشد. 

با همه این وهم و خیالات اما ماجرای فیش های حقوقی کم کم جدی شد و کار به افشاگری های بیشتر رسید. حقوق های میلیاردی؛ پاداش های آنچنانی، آن هم برای کسانی که پشت میزنشینی و البته ریاست تنها ویژگی بارزشان بود. تب فیش های حقوقی آنقدر بالا گرفت که به برکناری عده ای منجر شد و البته به همین سادگی ها هم فروکش نکرد. با گذشت یک ماه از برملا شدن اولین فیش حقوقی نجومی در شبکه های اجتماعی هنوز بازار افشاگری داغ است. هر کسی تصویر جدیدی رو می کند و پس از آن خیلی ها مجبور به پاسخ گویی می شوند و ماجرا ادامه دارد. البته اشتباه نکنید! سوژه این گزارش به هیچ وجه قرار نیست به این موضوع بپردازد. احتمالا شما هم در جریان جزییات اخبار هستید، پس سعی می کنیم از تکرار مکررات به دور باشیم.

ما قرار است در این گزارش، بر اساس پایان نامه دکترای یک یاز دانشجویان در ایران، شما را با شغل هایی آشنا کنیم که فیش حقوقی ندارند اما درآمدهای عجیب و غریب شان در مخیله هیچ کدام از ما نمی گنجد. شغل های پردرآمدی که بعضی از آنها در نگاه اول خیلی ساده و پیش پا افتاده به نظر می رسند. پس این گزارش را تا انتها بخوانید و زود قضاوت نکنید.

جراحان پلاستیک در صدر

دکتر فوق تخصص جراحی پلاستیک و دکتر متخصص قلب در سال هشت میلیارد تومان درآمد دارند. البته ارقامی که در این گزارش به آنها اشاره می شود متوسط درآمد سالیانه در سال 93 است. با گذشت دو سال و با احتساب تورم، شما به راحتی متوجه می شوید که این ارقام کمی بالاتر رفته و درآمدها بیشتر شده است. البته جراحی پلاستیک در ایران یک شغل پردرآمد به سحاب می آید و در دیگر کشورها این تخصص در مراتب پایین تری از درآمد پزشکان قرار گرفته است. با این حال پزشکان فوق تخصص قلب و جراحی پلاستیک بیشترین درآمد را بر اساس دانش و تجربه و تحصیلات خود در ایران به دست می آورند. البته این رقم در مقابل فیش های حقوقی منتشر شده خیلی عجیب و غریب نیست اما مبنای ما در این گزارش، شغل هایی است که از راه های قانونی و حلال کسب درآمد می کنند.

فوتبالیست ها هم از قلم نمی افتند 

حدس شما کاملا درست است. حتی مطمئنیم که خیلی ها در ذهن شان رتبه یک را به این شغل اختصاص می دادند اما خب واقعیت این است که فوتبالیست و مربی (البته از نوع درجه یک آن) در رتبه بعدی قرار دارند و با کسب درآمد به میلیارد در سال، جایگاه دومین شغل پردرآمد در ایران را به دست آورده اند. گرچه نمی توان به طور کلی این موضوع را به کل فوتبالیست ها تعمیم داد اما باید قبول کنیم که درآمد سالیانه سه میلیارد تومان برای خیلی از فوتبالیست ها عادی است. توجه داشته باشید که دیگر ورزشکاران در هیچ جای این جدول قرار ندارند و حقوق آنها به حدی نیست که بتوان آنها را جزیی از پردرآمدترین گروه ها قرار داد.

رقابت تنگاتنگ سه شغل

رتبه سوم و چهارم و پنجم در این جدول به سه شغل متفاوت از هم و جالب تعلق می گیرد. شغل هایی که هیچ قرابتی با یکدیگر ندارند. متوسط درآمد یک دندانپزشک که فوق تخصص دارد با یک طراح لباس عروس و یک مدرس کنکور زیست شناسی به یک اندازه است. متوسط سالیانه آنها یک میلیارد و دویست میلیون تومان است و آنها جزو پردرآمدترین افراد در ایران هستند. جالب اینجاست که کار طراحان لباس عروس در یک دهه اخیر رونق گرفته و آنها را در گروه پردرآمدترین شغل ها قرار داده است. با این حال باید قبول کرد که هنر طراحی لباس عروس در کنار تخصص دندانپزشکی و البته تدریس آن هم به صورت ویژه در رشته زیست شناسی سه رقیب جدی برای یکدیگر هستند.

چه کسی گفته در هنر پول نیست؟

رتبه هفتم هم باز به هنر تعلق می گیرد. البته بهتر است از فضای میلیاردی خارج شوید. در این بخش از این پایان نامه درآمد یک بازیگر درجه یک در سال، هشتصد میلیون تومان تخمین زده شده است. جالب اینجاست که زمانی ادعا می شد در هنر هیچ پولی نیست حال آن که این روزها هنرمندان وضع به مراتب بهتری نسبت به سایر گروه ها دارند. خیلی از بازیگران هم به خاطر حضور کوتاه خود در فیلم ها توانستند درآمد خوبی داشته باشند. آنها سوپراستارهایی هستند که می توانند گیشه را با حضورشان تسخیر کنند و البته در مقابل این کار قراردادهای گرانی هم ببندند.

تعمیرکارها را فراموش نکنید

رتبه های هشتم و نهم و دهم هم جالب اند. البته یکی از آنها ممکن است خیلی بیشتر شما را متعجب کند. تعمیرکاران خودرو با درآمد سالیانه 600 میلیون تومان جزو 10 شغل پردرآمد در ایران هستند. تعمیرکاران که در ذهن بیشتر ما افرادی زحمتکش با دست ها و لباس های روغنی بوده اند حالا یکباره تغییر شکل می دهند. آنها ماهیانه پنجاه میلیون درآمد دارند و با مدرسان کنکور ارشد و مهندسان و دکترهای کارخانه های صنعتی در یک رده قرار می گیرند. جالب اینجاست که خیلی از تعمیرکارها احتمالا تحصیلات ویژه ای هم ندارند اما تخصص و مهارت دو ویژگی مهمی است که آنها را جزو پردرآمدها و هم ردیف افرادی با مدرک تحصیلی دکترا قرار داده است.

علم تا اینجا بازنده نیست

دندانپزشکان عمومی در سال، 400 میلیون درآمد دارند. تا اینجای گزارش، وزنه تحصیلات با مهارت و تخصص برابر بوده است. بیشتر پزشکان در ایران درآمد مناسبی دارند و این نشان می دهد در نبرد میان علم و ثروت، علم خیلی هم بازنده نبوده است. پس توصیه می شود پدر و مادرها همچنان آرزو داشته باشند که فرزندان شان پزشک شوند. خدمات زیبایی دندانپزشکی هم در این سال ها رونق خوبی داشته است. انواع و اقسام ارتودنسی ها و حالا ایمپلنت و از همه مهم تر طرح «اصلاح لبخند» به دندانپزشکان کمک کرده تا درآمد خوبی داشته باشند. طرح اصلاح لبخند که به سفید کردن و مرتب سازی دندان ها گفته می شود به مراتب هزینه ای بیشتر از یک عمل بینی در کشور ما دارد.

خلبان ها و آرایشگران زنان در یک ردیف!

اینکه خلبان ها افراد پولداری باشند دور از ذهن نیست. یک خلبان درجه یک در سطح جهانی در سال 300 میلیون درآمد دارد. ویژگی شغل خلبانی این است که آنها هر روز پرواز ندارند بلکه ممکن است در هفته دو الی سه پرواز داشته باشند. البته شغل حساس و پرخطر خلبانی باعث شده خیلی از خلبانان از این میزان درآمد چندان هم راضی نباشند چرا که درآمد آنها با آرایشگرهای زنان و برنامه نویسان کامپیوتر در یک رده قرار می گیرد.

این سه شغل با درآمد سالانه سیصد میلیون تومان، همچنان در ایران وضع خوبی دارند. البته با شدت گرفتن دوره های گریم و آرایش تخصصی، آرایشگاه های زنانه وارد فاز تازه ای شده اند. فازی که علاوه بر داشتن پرستیژ شغلی مناسب، آنها را در رده پولدارترین ها قرار داده است.

آشپزی و پول پارو کردن

سرآشپزان حرفه ای و نویسندگان مشهور هم درآمد بدی ندارند. تقریبا ماهی بیست میلیون تومان یا در سال 250 میلیون تومان، رقمی است که برای این گروه ثبت شده است اما باز لازم است دو نکته مهم را اینجا گوشزد کنم. نخست این که همه ارقامی که اینجا از آن یاد می کنیم بر اساس درآمد سال 93 تعیین شده است و دوم این که در مورد هر تخصص و شغل، میزان درآمد افراد «حرفه ای» مد نظر بوده. در واقع یک بازیگر سینمای درجه یک، یک فوتبالیست حرفه ای و یک سرآشپز خاص می توانند چنین درآمدهایی داشته باشند، پس افراد درجه دو و سه هرگز نمی توانند چنین درآمدهایی داشته باشند.

نصابانی با درآمدهای آنچنانی

این بخش از گزارش احتمالا برای شما هم جالب خواهد بود. شما فکر می کنید بعد از سرآشپزهای حرفه ای و نویسندگان چه گروهی قرار دارند؟ خب ما به شما می گوییم که نصاب های ماهواره در ایران با درآمد سالانه 200 میلیون تومان به این جایگاه رسیده اند. جالب این که درآمد استادتمام دانشگاه و گوینده های حرفه ای اخبار در رده های پایین تر قرار دارد و آنها سالیانه 50 میلیون کمتر از نصابان ماهواره درآمد کسب می کنند. 

اگر قرار باشد مبنای درآمد خوب را ماهیانه 10 میلیون تومان در نظر بگیریم، پزشکان عمومی آخرین قشر از این رده بندی هستند که با درآمد سالیانه 120 میلیون تومان در این جدول قرار گرفته اند.

شغل های پردرآمد در این گزارش از رصد میان 200 شغل در تهران به دست آمده است. نتایج در برخی مواقع قابل حدس و در مواقعی دیگر حیرت آور است. این که در دو دهه گذشته خیلی از شغل هایی که در این گزارش بررسی شده اند احتمالا کار و کاسبی نداشته اند، مهم ترین چیزی است که می توانیم روی آن تمرکز کنیم و علت های آن را بررسی کنیم. در بیست سال گذشته، نصابان ماهواره هیچ جایگاهی در این لیست نداشتند و فوتبالیست ها درآمدهای نجومی شان به این اندازه نبود.

قبول داریم که حتی درباره بعضی شغل ها هم کم لطفی شده است. مثلا در روزگاری که گران ترین بازیکن فوتبال ایران سالیانه هفت میلیون یورو درآمد دارد، «سه میلیارد» یک شوخی خنده دار است که می تواند به دیگر بازیکن ها تعلق بگیرد. ضمن این که حتی بعضی شغل ها در همین یک سال گذشته ظهور کرده اند؛ مثلا کانال های تلگرام که از طریق تبلیغات درآمد کسب می کنند، درآمدهای حیرت انگیزی دارند. یکی از این کانال ها ماهیانه درآمد سی میلیون تومانی هم دارد. در واقع بر این اساس فردی که در خانه نشسته و تنها از طریق بازنشر مطالب و وب گردی کسب درآمد می کند می تواند با دندانپزشکان عمومی رقابت کند و یا درآمدی به مراتب بیشتر از خلبان ها داشته باشد. آنچه در دنیای وب می گذرد، اتفاقات عجیب و غریبی است که می تواند در پنج سال آینده، این جدول را به طرز شگفت آوری تغییر دهد!

دست از جستجو کردن بردارید

البته ممکن است شما با خواندن این گزارش حساب و کتاب کردن را شروع کنید و با ضرب و تقسیم به دنبال این باشید تا درآمد افرادی که در اطراف تان چنین شغل هایی دارند را با این گزارش مقایسه کنید. مثلا این که در فامیل، دندانپزشکی داشته باشید و کنجکاو شوید که از حقوق ماهیانه اش برای تطبیق آن با این گزارش سر در بیاورید. ما به شما حق می دهیم که این کار را بکنید اما توصیه می کنیم اگر به مبلغی کمتر از این برخورد کردید منکر صحت گزارش ما نشوید. 

بارها اشاره شد که این گزارش بر اساس یک پایان نامه دکترا نوشته شده و کسانی که در این گزارش به شغل شان اشاره شده از برترین های این حرفه ها هستند، پس صبور باشید، از پرسیدن حقوق دیگران خودداری کنید و سعی نکنید از درآمد دیگران سر در بیاورید. در عوض به فیش های حقوقی فکر کنید که قرار است هر روز رونمایی شوند و هیجانی تازه با تحلیل هایی تازه داشته باشند. 

منبع: ماهنامه تبار