تحلیل و تفسیر

تحلیل یک نگاه

تحلیل و تفسیر

تحلیل یک نگاه

نیاز

نمی دانم آیا چیزی در زندگی بشر به اندازه نیاز به او خدمت کرده است یا نه نامی که وقتی پیدا می شود نشانه ای مبنی بر بایستگی پیدا شدن بسیاری چیزهای دیگر است آیا انسان بدون اینکه به چیزی نیاز داشته باشد قدمی به جلو برداشته است هرگز همیشه و همیشه این نیاز بوده که انسان را به جلو رانده و به او فرمان پیشرفت داده است وقتی نیازی از جایی سر بر می آورد یعنی  انسان در جایی به مشکلی برخورده است نیازها اشکال مختلفی در زندگی انسان دارند از نیازهای فوری و بی درنگ چون نفس کشیدن بگیرتا نیازهای اصلی که خورد و خوراک نامیده می شوند تا نیازهایی که در مراتب بعدی قرار داشته و طبق اولویت انسان یکی آنها را �ای به دست آوردن در دستور کار خویش قرار می‌دهد وقتی انسانی گرسنه و تشنه است دیگر رمقی برای پیمودن راه ندارد حال این راه به هر کجا که می خواست برسد   ترتیب نیازها اولویت به دست آوردن آنها را مشخص میکندِ.

 نیاز بسته به اولویت مکانی خود را به دسته های مختلف تقسیم می گردد نیازهای فوری همچون نفس کشیدن چیزی نیست که بتوان در مورد اولویت آن فکر کرد اما نیازهای بعدیکه از آب و غذای  لازم برای زنده ماندن شروع و به نیازهای  در اولویت بعدی می رسند هرکدام در مقطع زمان بسته  به مقداری که برای زندگی اهمیت دارند به وقت نیز احتیاج و برای به دست آوردن به تلاش وابسته اند.

 یا بهتر بگویم نیازها یکی از بهترین بهانه های انسانها برای   استثمار یکدیگر است تمام آنچه که بر سر انسان آمده و می آید از نیازی آغاز و به نیازی دیگر خط می گردند در این بین کسی برتر از دیگری است که نیازش قابل تامین شدن است و زودتر به سرانجام رسیده و اگر تامین نگردد خسران غیر قابل توجهی به او می رسد بین انسانها نیازها تعیین کننده درجات شخصیت آنان هستند درجاتی که  مشخص کننده جایگاهی است که انسان می‌بایست در آن مرتبه سخن بگوید و برخیزد