دختر عزیز هم میهن و همزبان و همشهریم..آتنای عزیز...حتی فکرکردن در مورد اینکه چه بر سرت امده و در اون لحظات متحمل چه زجری شدی...قلبی نیست که به خون ننشانده باشه.... شیرینم تو باید زندگی میکردی... بزرگ می شدی و صاحب قلبی میشدی و عشق را مهمان کانونی میکردی... تو باید مادری مهربان و همسری وفادار بودن را میاموختی.... قلب ایران در انچه تو در اخرین دقایق زندگی کوتاهت دیدی .. هرگز از عزا خارج نخواهد شد... اما از خاک تو پیچکی خواهد رویید و شکوفه ها را خواهد پوشاند تا هرگز پس ازین دست هیچ گرگی به گل نرسد.
خداحافظ ای شعر هرگز نخوانده